فیلم اخیر “صدای آزادی”، داستانی فیلمنامهای است از داستان واقعی تیم بالارد، یک سابقهی عامل ایمنی داخلی ایالات متحده که سازمان غیرانتفاعی عملیات راه زیرزمینی (O.U.R.) را بنیان نهاد. O.U.R. با نیروهای انتظامی همکاری میکند تا کودکان را از دام عرصههای تجارت جنسی و استغلال جنسی نجات دهد.
این فیلم به خاطر تصویر واقعگرایانهاش از وحشتهای مرتبط با کودکان در دام تجارت جنسی تحسین شده است. همچنین به خاطر افزایش آگاهی از مسئله بردهداری مدرن و کار O.U.R. وظایف آن ارتباطی دارد.
رنج بردهداری کودکان تقریباً شاید ناخوشایندترین حوزهای از یک تجارت ناخوشایند باشد. واقعاً سخت باور کردن است که اینگونه فاجعهها در دنیای مدرن ممکن باشند. اما وقوع آنها تایید شده است و به نظر میرسد بخشی از بدبختی انسانی به مدتی طولانی است که ما از آن آگاه هستیم.
آغاز دنیای بردهداری
الزام به بردهداری به همان اندازه قدیمی است که کشاورزی اختراع شد. همانطور که انسانها روشهایی برای برداشت محصولات کشتوکار پیدا کردند و یادگرفتند چگونه حیوانات را اهلی و کنترل کنند، شروع به زندگی در جوامع کردند. برخی از این جوامع رشد کردند و شهرهایی را به وجود آوردند، برخی از آنها که شهرهای بزرگ شدند. مردم در کنار یکدیگر جمع شدند و به دلیل پایداری تازه کسب شده خود، توانستند غذاها را جمع آوری کنند، مالکیتها و تأمینات را فراهم آورند و تجارت برقرار کنند. همه این عوامل زندگی را آسانتر و راحتتر کردند.
اما با این راحتی قدرت و طمع همراه میشود و مردم از هر دو بیشتر میخواهند. یک سلسلهمراتب شکل میگیرد و رهبران توسط گروه انتخاب میشوند. قوانین تعیین و اجرا میشوند و مردم شروع به پیروی از رهبران انتخاب شده خود میکنند – حتی تا حدی که به آنها عشوهها پرداخت کنند. قرض و بدهی بنابراین در جوامعی معرفی میشوند که قبلاً فقط به زندگی روزمره محدود بودند.
یک محصول بد نیازمند میتواند باعث شود که یک مرد از یک همسایه غذا قرض بگیرد تا از خانوادهاش طی سال پرورش دهد، امیدوار باشد که در محصول بعدی نهتنها خانوادهاش را به اندازه کافی برای تغذیه اشتغال دهد، بلکه به اندازه کافی برای اینکه بدهی کسب شده را پرداخت کند. با گذشت زمان، شغلهای متنوعی ظاهر شد، هنرها و زبانهای نوشتاری نیز ظاهر شدند. بازرگانی بین شهرها و شهرها معرفی شد. تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهند که دولتها قدرت و امتیازات خود را افزایش میدهند و تمرکز مییابند
. زمین به یک کالایی تبدیل میشود و یک کالایی که مردم تمایل دارند برای آن جنگیده و جنگیده شوند. تمام این عوامل بنابراین موجب شدهاند که بردهداری توسعه یابد.
بردهداری میتواند به عنوان یک فرد متصل به یک فرد دیگر یا خانواده از طریق بردهداری تعریف شود. بردهداری چاتل عبارت است از بردهداری که در مورد بردهها به عنوان کالاهایی برای خرید و فروش نیز استفاده میشود و اغلب تعریفی است که ما از بردهداری به طور کلی استفاده میکنیم.
برای بسیاری از ما، شنیدن کلمه “برده” و ذهنهایمان فوراً به تجارت بردههای اقیانوس اطلس اخیر که از آفریقا به جهان جدید از اوایل قرن هفدهم فروخته میشدند، بازگشت میکند. مخصوصاً آنهایی که به مستعمرات شمال فروخته میشدند. با این حال، باید به یاد داشت که بردهداری نه تنها از اینجا شروع نشده است و نه پایان مییابد، و همچنین نه همه بردههای انسانی در طول تاریخ انسانی به این تعریف میخورند. انواع و اشکال مختلفی از بردهداری وجود دارد و وجود داشتهاند.
بردهداری در دنیای باستان
ما اولین سوابق بردهداری را در کد حمورابی در بابل در قرن هجدهم پیش از میلاد مییابیم، جایی که اشارهای به تنظیم بردهداری وجود دارد، اگرچه میتوان آن را به تقریباً هر تمدن باستانی نسبت داد. و در باستان میانهرودان، بردهداری ویژگی سرشناسی بود. اگر پدر و مادر یک کودک برده بودند، آنها نیز برده میشدند.
سوابق دوران مایکنائی (دوره زبرجدی) در یونان نشان میدهند که چقدر بردهداری در آن زمان مهم بود. در واقع، تخمین زده میشود که اکثر شهروندان آتن حداقل یک برده داشتند.
در دنیای باستان، بسیاری از این بردهها به عنوان غنایم جنگی به دست آمده بودند. برای بسیاری از شکستخوردههای خارجی، یک زندگی ممکن بود – و پایان یافت – در خدمت جنسی به یک فرد، معبد یا حتی بدتر، یک اردوگاه کامل. یا ممکن بود به مزدوریهای سخت دستی، مانند کار در معادن، کار در ساختمان یا جنگیدن تا مرگ در زمینهای تفریح عمومی آزاد. این بردهها قابل تبادل و فروخته میشدند، معمولاً حقوقی و آیندهای نداشتند و با تعریف، بردههای چاتل بودند.
اما برخی از بردهها، همانطور که تاریخ به ما نشان داده است، برخی حقوق ابتدایی را داشتند. بردههای بابلی برای مثال اجازه داشتند که دارایی داشته باشند. شهروندان باستانی مصر میتوانستند نوعی از بردهداری را که به طور مستقیم با هدف و حرفه مربوط بود را به ارث ببرند – یک نوع سرباز، به عنوان مثال، جایی که برده در یک خانواده متولد شده است که روی زمین یا مالی زندگی میکردهاست. اینجا انسان چیزی را به عنوان حرفهاش انتخاب نکرد، به معنای واقعی، او در آن متولد شده است، مانند یک نجار، برای سرور زمین.
میزان بردهداری در چنین مواردی متغیر بود، و این زندگی به اندازه بیشتری از ازادیها نسبت به اشکال دیگر بردهداری اجازه میدهد (بهطوری که مرد، زن یا کودک میتواند تبادل و فروش شود).
در اسپارتا، یکی از ایالات یونانی معروف به جنگجویان ماهر، بیشتر بردهها از مردمان همسایه که توسط ارتش غلبه شدند، به دست میآمدند. در یک معنی، این بردهها زندگی خود را به طور معمول ادامه میدادند؛ افراد در خانههای خود در زمین خود زندگی میکردند و بسیاری از عملیات روزانه را به عنوان حالت معمول انجام میدادند – اما به استادان اسپارتی وابسته بودند.
بردههای دیگر همچنین برخی از حقوق و امتیازات را حفظ میکردند. به عنوان مثال، بردههایی که در موقعیتهای خانگی و اداری در یونان خدمت میکردند، اغلب قادر به کسب برخی از وضع و تشویق بودند، حتی اگر آزاد نبودند. مالکان میتوانستند به این خدمتکاران اعتماد کنند که در موقعیتهایی هستند که میتوانند اعتماد و اعتماد مالکان را بدست آورند.
اشکال دیگری از بردهداری شامل مجازات برای یک عمل غیرقانونی و فروش خود به بردهداری برای پرداخت بدهی میشود، معمولاً به خلاف اراده فرد. میتوان گفت که سربندی اروپایی، که باقیماندههای آن هنوز هم میتوان در حال حاضر پیدا کرد، یک نوع بردهداری بود.
بردهداری به عنوان تجارت بینالمللی
تجارت بردهداری از قرن هشتم به عنوان تجارت بردهداری آغاز شد، و در عربستان، شرق آفریقا و اقیانوس هند فعال بود. در واقع، بردهها به تجارت سودآوری از طریق تجار یهودی (از اواخر قرن پنجم میلادی) و تاجران مسلمان، و همچنین اغارگران وایکینگی، فروخته شدند. در واقع، واژه “برده” از واژه “اسکلاو” یا “اسکلاو” اصل گرفته شده است، که جهان اسلامی به عنوان یک واردکننده بزرگ شناخته میشود. اسکلاوها به طور معمول در اروپای مرکزی و شرق تجارت میشدند، در حالی که وایکینگها مردم جزایر بریتانیا و ایرلند را در غرب میفروختند.
تاجران مدیترانهای و اقیانوس اطلس همچنین در تجارت بردهداری مشغول بودند، برخی از آنها تقریباً بهطور اختصاصی. ونیزیاییها و ژنویسهها رهبران تجارت در دوران اواخر قرون وسطی بودند، و با یک رهبر مغول همراه بودند. بسیاری از بردههای آنها از استانهای روسیه میآمدند.
در سال ۱۴۴۱، پرتغالیان با بازار بردههای آفریقایی را با باز کردن بازار بردههای آفریقایی آغاز کردند و به پرتغال فروخته شدند. اسپانیاییها، هلندیها و بریتانیاییها از دیرباز در این کسب و کار فعال بودند، و از آنها استفاده میشد تا بردههای آفریقایی به آمریکا فروخته شوند، و از آنها بهعنوان بردههای اولیه در ارتباطات و کارهای ساده کشاورزی، معدنکاری و ساختمانی استفاده میشد.
این تجارت تا زمانی که در قرن نوزدهم به پایان رسیدهاست، ادامه داشت، ولی امپراتوریهای اسلامی و اروپایی بهطور کلی در زمینه بردهداری فعالیت میکردند. این فروش بردهها بسیار برای کسب و کارهایی که به مواد غذایی، قهوه و چای بهعنوان مواد خام وابسته بودند، بسیار ارزان بود. این تجارت در هنگام قراردادن شیبهای صنعتی به اوج خود رسید. اگرچه تجارت بردهداری با توجه به زیانهای اقتصادی که از آن به وجود آمد، در قرن نوزدهم توسط انگلستان بهعنوان قانونی پایان یافتهاست، اما همچنان بهطور غیررسمی ادامه داشت.
کسب و کار بردهداری و استعاره زمان ما
بردهداری امروزی با توجه به قراردادهایی که در گذشته بودهاست، به شکل کاملاً متفاوتی در زمان ما ظاهر شدهاست، اما همچنان با چالشها و مشکلات مواجه است. تجارت بردهداری واقعی به تعداد بیشتری از کشورها ادامه مییابد، بهویژه در آفریقا و آسیا، ولی به شکل مخفیانهتر و گمنامتر.
در برخی مناطق جهان، بردهداری هنوز هم بهطور رسمی تأیید شدهاست. در کشورهایی مانند موریتانی، مالی، چاد و اوگاندا، قوانین رسمی موجود است که بردهداری را امکانپذیر میکند. این کشورها در لیست کشورهایی که دولت آنها بردهداری را امکانپذیر میکند، قرار گرفتهاند.
در دیگر مناطق، بردهداری بهطور غیرقانونی ادامه دارد، حتی با وجود تلاشهایی که توسط افراد و سازمانهای بینالمللی انجام میشود تا به پایان برسانند. از ابتدای قرن بیست و یکم، سازمان ملل متحد تلاشهای زیادی برای پایان دادن به بردهداری انجام دادهاست، اما همچنان بردهداری ادامه دارد.
مثالهایی از بردهداری شامل بردهداری کارگری در کشورهایی مانند ایالات متحده، بردهداری جنسی در کشورهای آسیایی مانند تایلند و بردهداری مدرن در کشورهایی مانند لیبی، نیجریه و سوریه است.
در ایالات متحده، بردهداری کارگری اغلب در صنایع مانند کشاورزی، ساخت و ساز، خدمات خانگی و ساخت و تعمیرات است. بسیاری از بردهها در این صنایع مشغول به کار هستند و بسیاری از آنها در معرض خطراتی مانند آسیب بهداشتی، آسیب بهداشتی و حتی کشتار خود قرار دارند.
در آسیا، بردهداری جنسی بهعنوان یک شکل از خسارت جسمی و روحی به کودکان و بزرگسالان اغلب اتفاق میافتد. این اتفاق اغلب با توجه به فقر، ناتوانی اقتصادی و محدودیتهای قانونی در کشورهایی مانند تایلند و فیلیپین رخ میدهد.
در کشورهایی مانند لیبی، نیجریه و سوریه، بردهداری مدرن بهطور گسترده انجام میشود. در این کشورها، افراد معمولاً برای کسب درآمد به کارگری در کارخانجات، کشاورزی و سایر صنایع مشغول هستند و برای حمایت از خانوادههای خود از مناطقی با توسعه به مناطقی با فقر مهاجرت میکنند.
در کنار این همه، بردهداری نظامی همچنان در برخی نقاط جهان وجود دارد، با وجود اینکه در اغلب کشورها غیرقانونی است. در کشورهایی مانند کره شمالی و زیمبابوه، افراد معمولاً برای انجام خدمات نظامی به ارتش ملحق میشوند و در مقابل پرداخت حقوق ناچیز، برای مدتی بردهداری میکنند. در این کشورها، بردهداری نظامی یک راه اصلی برای کسب درآمد و زندگی بهتر است، اما از طرف دیگر، میتواند به زندگیهای افراد زیادی آسیب بزند.
همچنین باید به یاد داشت که این تعریف از بردهداری کاملاً سیاستمداری است و هرگونه مشارکت در چنین فعالیتهایی باید به عنوان تخلف قانونی در نظر گرفته شود. با وجود تلاشهایی که توسط دولتها و سازمانهای غیرانتفاعی صورت میگیرد، بردهداری هنوز هم به عنوان یک مسئله جهانی باقی میماند و نیاز به راهحلهایی دارد تا این امر به پایان برسد.
دیدگاهتان را بنویسید