76, Front St, Alabama, United States

example@example.com

(+099)-123-45678

Hours: Mon – Fri 8:00am to 7:30pm

حکمت خسروانی – اسلام معنوی و اسلام ظاهری

حکمت خسروانی، روشنیدگی

حکمت خسروانی با تفلسف در اندیشه های معنوی تلاش میکند تا معانی جدید را استنتاج کند و راهی را برای رسیدن به “نور ” یا در واقع روشنیدگی بیابد. در این نوشته کوتاه تلاش میکنیم تا با بسط کلمه اسلام به معنای تسلیم شدن در مقابل خواست خدا ( که هنجارهای غالب گیتی نیز نامیده میشود) اسلام ظاهری را از اسلام باطنی تبیین کنیم و همه شمولی این معنی را اثبات کنیم. اسلام یا تسلیم در برابر امر الله یک مقام جبریست، مقام جبری مقامیست که آدمی در آن دخیل نباشد، تسلیم در برابرامر الله (به معنای خدای عام) صورت و ظاهر ندارد، چه در غربمتولد شده باشید و چه در شرق نیاز به گفتن جمله و شهادتین برای دخول به دایره جبر عام نیست.
کسانی که گمان میکنند اسلام یعنی ظواهر دین نمیدانند که اسلام اکبر یا باطن اسلام و تسلیم جهان شمول تر است.
اسلام ظاهر است که جهان شمول نیست و از قضا ایرادات وارده بر اسلام نیز بر وجه اسلام ظاهر است.
برای بسط این مطلب مثال زیر مطلب را شفاف تر خواهد کرد:

یک اتومبیل دارای ظاهر و باطن است، اسلام ظاهری مانند ظاهر کار است و اسلام باطنی مانند داخل اتومبیل، نمیتوان گفت همه اتومبیل های دنیا ظاهر و باطن یکسان دارند ولی میتوان آنان را وسیله نقلیه دانست. اسلام باطن همان وسیله نقلیه است که برای گذر از دنیا کاربرد دارد و البته در مقام تسلیم.

تسلیم در برابر چه؟

در جهان نیروهای فلسفی، نظامی و مالی بسیاری وجود دارند که بنی بشر در سلوک باطنی خویش یعنی در حین نقل از این دنیا در مقابل آنان تسلیم میگردد. اسلام باطنی به معنای تسلیم در برابر یکی یا همه این نظامها و نیروهاست. گاه آدمی بر یک یا چند تا از این نیروها غلبه میشود (بله میشود و این فعل مجهول است.) مثلا ثروتمند به دنیا می آید و یا ثروتمند میشود ولی این به معنای غلبه بر کل نظامهای عالم نیست. در نگرش فراتر آدمی با غلبه بر یک یا دو نظام فاسد لزوما بر فساد غلبه نمیکند و از اسلام خارج نمیشود.
خروج از اسلام باطن است که آغاز رهایی بشر است، اسلام ظاهر در مقابل اسلام باطن مانند کاهی در برابر کوه است در نگاهی به اسلام ظاهر میبینیم که حکومت با شمشیر ، جنگ ، نبرد و … استوار گردیده است . نیروهای باطن و نظامهای اکبر مانند ثروت، قدرت، حکومتها و … همه مصدق اسلام هستند و غلبه بر آنهاست که نمایانگر خروج از تسلیم و آغاز فیروزیست.
اگر کسی در زندگی خویش به کمال رضایت رسیده باشد از لحاظ ظاهر بسیار نیکوست. در این شرایط در سال ۲۰۲۴ احتمالا او باید با حکومتی که در آن زندگی میکند، مثلا آمریکا، ایران، آلمان به صلح رسیده باشد با نسل کشی در فلسطین هم کاری نداشته باشد، درآمدش هم صرفنظر از محل و کیفیت آن کافی بشد و …. در یکی از مراحلی که میشماریم اسلام و تسلیم در برابر پرسشهای جهان فلسفی قد خم میکند و آدمی باید سجده گذار یا رکوع کننده باشد (به صورت باطنی) در این مراحل است که عظمت روح انسان (روح القدس، روح امین، روح متعالی و هسته الهی یعنی آتما) بی اجر و قرب میشود و معرفت به کمال و هدایت تکوین و به نتیجه نمیرسد. آدمی تسلیم میگردد.در اسلام باطنی نیازی به شمشیر و جنگ و زور نیست. فلسفه بد است که کشتی روح را به مقصد نمیرساند. این کشتی در دریای رنج بی حرکت میماند. دریای رنج کدام است؟ مسیری که بشر پیموده تا من و تو ، من و تو شده ایم که شاید پدرانمان در بین آن باشند. به آن با اغماض چشمگیری میتوان برزخ هم گفت.
بشر یک حقیقت ساکن نیست و یخرجونهم من الظلمات الی النور یک کنش بداهه نیست، در حکمت خسروانی(ایرانی) و نیز آیین های گنوسی، بشر در راه انگاشته میشود وسفر از ظلمت به نور مستلزم هدایت، هوشیاری و چه بسا کنش است.
در این سلوک است که باید پاسخ داد آیا تکنولوژی بر آدمیت غلبه کرده است؟ آیا آدمیت بر درد و رنج غلبه کرده و از گذشته و گذشتگان پند گرفته است، باید دید آدمی تکامل فکری یافته است؟ باید دید آیا ادعاهای آدمی واقعیت است؟ باید دید آیا ثروت یا فقر پاسخ است؟ آیا دین غایت است؟ آیا باید دوباره چنین زادنی را تجربه کرد؟ آیا دشمن آدم راستی یا دروغ است؟ آیا ممکن است مظلوم خود واقع شویم یعنی آنچه کردار ماست ما را به مهلکه بیافکند؟ این پاسخ ها مجموعه ای به نام حیات فلسفی و فلسفه حیات را میسازد که شکست در برابر آنها تسلیم و مبارزه تا حد توان در مقابل شکست فضیلت است. اینکه آیا میتوان پیروز (فیروز) شد شاید معطوف به یک پیروزی غایی در مقابل عمر باشد.

خلاصه:

اسلام اکبر اسلام باطنیست که در آن آداب خاصی وجود ندارد و نیازی به شهادتین ندارد و در شرق و غلب عالم یکیست و آن تسلیم در برابر محدودیتهای ظالمانه است ، چه در آمریکا و چه در ایران ، اسلام فراگیر و رایج است حتی اگر شهادتین گفته نشود.
دوم اینکه خروج از تسلیم در برابر این نیروهای عظیم و نظامهای جهانیست که مصدق امر هدایت است و نه تعظیم و تسلیم در برابر آنها.

دکتر امیرعلی رستم داودپور
دبیر انجمن قانون و شفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *